طبقه بندی: پورتال مدیریت کسب و کار
چچ
نگاهی به یک کتاب = مدیر در نقش مربی

نگاهی به یک کتاب = مدیر در نقش مربی

این کتاب حاصل کار مشترک «کن بلانچارد» صاحبنظر پرآوازه مدیریت و «دان شولا» مربی صاحب نام فوتبال آمریکایی است که هریک تجربیات اجرایی خود را در زمینه ای بسیار دور از یکدیگر ولی بسیار مرتبط به رشته تحریر درآورده و دراختیار خوانندگان قرار داده اند.

«بلانچارد» و «شولا» با آفرینش کتاب «مدیر در نقش مربی» گلچین همه نوشته ها و دانش خود را به صورت گوهری تابناک و انگیزه آفرین به همه خوانندگان آثار و شیفتگان، پیشکش کرده اند. آنها پنج رمز رهبری را به شرح ذیل برشمرده اند:

  • هیچگاه بر سر باورهای خود مصالحه نکنید (CONVICTION-DRIVEN)
  • آنقدر تمرین کنید تا کامل شوید (OVERLEARNING)
  • به هنگام دگرگون شوید (AUDIBLE READY)
  • هشیارانه به کنشها واکنش نشان دهید (CONSISTENCY)
  • گفتارتان را کردار کنید (HONESTY BASED)

«بلانچارد» و «شولا» این پنج کیفیت و رمز رهبری را در قالب تجربه و کارکرد خود به شیوایی بیان می کنند. «شولا» از کارایی هریک از این مفهومها در میدان بازی و «بلانچارد» از به کارگیری آنها به عنوان راهبردهای کارامد رهبری در سازمانها سخن می گویند. آنها تلاش کرده اند که راه و روش از بند گشودن استعدادها و خلاقیتهای انسانی در هر فردی را به ما نشان بدهند.
خلاصه از گامهای پنجگانه در ذیل آمده است:

گام اول: عقیده مندی

  • رهبران کارامد به انجام رسالت ویژه ای متعهد هستند؛
  • دانش بازی، خلاقیت، بازیکنان برجسته، کتاب راهنمای برتر همه مهمند، اما مربیگری پیروزمندانه در گرو ثبات قدم و برخورداری مربی از باورهای دیرپاست؛
  • باورها کارسازند؛
  • باورها به بار می نشینند؛
  • باورهای نامناسب به کارکرد نامناسب می انجامد؛
  • باورهای مربی و رهبر بسیار مهمند، زیرا آنها هستند که پیاده می شوند.
  • رود بدون کناره، مردابی بزرگ است؛
  • هدف را به درستی به همگان بشناسانید؛
  • برد فراورده جانبی سخت کوشی است؛
  • انسان بدون بینش نابود شدنی است؛
  • نه پیروزی پایدار است و نه شکست مرگ‌آور؛
  • شخصیت درونی همکاران باید با خواست شما همراه باشد؛
  • پیروان دوست دارند که این احساس را در رهبر به چشم ببینند (رهبری گروه را دوست دارد یا ندارد) باید لذت خود را نشان دهد.

گام دوم: یادگیری فراوان

  • رهبران کارامد تیم خود را به تمرین کامل وامی دارند؛
  • اگر می خواهید در دنیای رقابت امروز بهترین باشید، بایستی خود و یارانتان سخت بکوشند؛
  • یادگیری فراوان به معنای پیدایش مهارت و اعتماد لازم در بازیکنان و آمادگی برای انجام یک بازی بزرگ است؛
  • باید همه پیستون های موتور تیم هماهنگ به کار افتند، ضربه های همخوان، نیروهای هم افزا، دستاورد گروه را به بیش از حاصل جمع فعالیتهای افراد می رسانند؛
  • انسانهایی که بدانند از آنها خواسته اید به خوبی پاسخ خواهند داد؛
  • پیگیری هدفها بیش از هدفگذاری اهمیت دارد؛
  • کمال در سایه کارکرد ماهرانه حاصل می شود؛
  • تمرین به کمال می انجامد؛
  • تمرین کامل کمال آفرین است؛
  • کارکنان هر سازمان بایستی آنچه را کارایی ندارد شناسایی کنند، صرف وقت در حذف فعالیتهای ناکارامد از حدس زدنهای بعدی و دوباره کاریها می کاهد؛
  • از هیچ اشتباهی آسان نگذرید، اشتباه کوچک وجود ندارد؛
  • اگر اشتباهی را برطرف نسازید فرصت تکرار آن را فراهم آورده اید؛
  • امروز همه سازمانهای پیشتاز به بهبود مستمر پایبند هستند، آنها می کوشند تا امروز را بهتر از دیروز، این هفته را بهتر از هفته پیش، ماه جاری را بهتر از ماه گذشته و امسال را بهتر از پارسال کنند.

گام سوم: گوش بزنگ

  • رهبران کارامد، پیروان و تیم های آنان پیوسته برای دگرگونی آماده اند؛
  • در دنیای ما هیچ چیزی ثابت و تغییرناپذیر نمی ماند؛
  • پیوسته گوش بزنگ باشید. نه تنها برای تغییر یک یا دو حرکت در بازی، بلکه دگرگونی سراسر برنامه در صورت نیاز؛
  • برنامه سنجیده ای بریزید، در انتظار رویدادهای دور از انتظار بمانید وآماده دگرگونی در برنامه باشید.

گام چهارم: پایداری

  • پایداری تکرار پیوسته یک راه نیست، رفتار یکسان در وضعیتهای مشابه است؛
  • واکنش رهبران کارامد به کارکرد خوب، قابل پیش بینی است؛
  • اگر کارکرد خوب باشد، بی درنگ آماده تشویق هستند، ولی چنانچه فرد یا تیم کمتر از انتظار کار کند، راهنمایی یا سرزنش خواهندکرد؛
  • از بی توجهی به کار دیگران و سرخورده کردن آنان بپرهیزید و مدیریت راهنمایی و تائید مثبت را پیشه سازید؛
  • اگر برای دیدن کارکرد خوب انسانها در کنارشان نباشید، نمی توانید آنان را به انجام کار خوب وادارید؛
  • یک مربی یا مدیر خوب باید در میدان حاضر باشد ونکات مثبت و منفی را در جا تائید یا اصلاح کند؛
  • به جای صرف وقت براینکه چه کاری خوب است، ببینید چه کاری مهمتر است؛
  • چنان کنید که اگر سرزنش و مجازات شوید، به افراد این احساس دست دهد که ارزش انسانی آنان را همچنان پاس می دارید.

گام پنجم: رادمردی

  • رهبران کارامد سخت درستکارند و با دیگران کنش و واکنش روشن و سنجیده ای دارند؛
  • هرکس با خود روراست باشد، نمی تواند به دیگران دروغ بگوید؛
  • با سخت کوشی تمام عیار، پیروزی دردسترس است؛
  • مردم برترین خصلت رهبران را در رادمردی و درستکاری می خواهند؛
  • برای پیروزشدن بایستی پیوسته نیمی از شبانه روز را کار کنید، انتخاب 12 ساعت نخست یا دوم با خود شماست؛
  • «به گفته من، نه کردار من بنگرید» کارامد نیست؛
  • انسان برجسته ای می خواهد که به خطای خود اقرار کند و درپی اصلاح آن برآید؛
  • میزان شوخ طبعی معرف شخصیت شماست؛
  • اندکی شوخ طبعی، همه چیز را در چشم انداز شما می آورد و به انسان فرصت می دهد تا بدون رنجش انتقادپذیر باشد؛
  • همه پسندبودن زودگذر است، محترم بودن جاودانی است؛
  • من راهی را جز الگوبودن برای رهبری نمی شناسم؛
  • نتیجه معتبر، پلی است بر دره موجود میان گفتار و کردار؛
  • فروتنان خود کم بین نیستند، تنها کم به خود می اندیشند؛
  • مربیان بزرگ به دام پیروزیهای خود نمی افتند؛
  • به چیزی فراتر از خود باورداشتن بسیار بااهمیت است؛
  • چنانچه قدرت برتر را رئیس، سازمان، پیروزی یا از همه بدتر شخص خودت بدانی، مربی کارامدی نخواهی بود؛
  • ایمان راستین سخت کارساز است و آن منبع گسترده درونی دراختیار رهبران امروز نیز هست؛
  • حضور در مراسم مذهبی و توجه به خداوند برای ارشاد، تنها یک عادت نیست، در زندگی برای من از مفهوم ژرفی برخوردار است. در روزهای بازی هم موجب دلگرمی می شود؛
  • نکته برجسته در مربیگری، باورکردن کسی است، سپس دست به کار شدن و یاری رساندن به او تا برترین توان و بازده خود را آشکار سازد.
نویسنده: کن بلانچارد و دان شولا
مترجم: دکتر عبدالرضا رضایی نژاد
اجازه انتشار: قید نشده
نوع: ترجمه
آدرس وب سایت: http://www.maghaleh.net/content-869.html