قاطعیت یکی از جنبه های قابل اصلاح ارتباط میان افراد است. این مهارت می تواند افراد را در برخورد با همکاران بالادست و زیردست بسیار یاری دهد. به اعتقاد لازاروس قاطعیت دارای چهار مؤلفه است. اول، رد تقاضا، دوم، جلب محبت دیگران و مطرح کردن درخواست های خود. سوم، ابراز احساسات مثبت و منفی و درنهایت، شروع، ادامه و خاتمه گفت وگوها (هارجی و دیگران، ،???? ص???) . به اعتقاد کیت دیویس قاطعیت فرایند بیان احساسات، درخواست تغییرات، دادن و دریافت کردن بازخور صادقانه است (DAVIS AND ET.AL ????,P???) . لنج و جاکوبسکی معتقدند قاطعیت عبارت است از گرفتن حق خود و ابراز افکار، احساسات و اعتقادات خویش به نحوی مناسب، مستقیم و صادقانه به صورتی که حقوق دیگران زیرپا گذاشته نشود (هارجی و دیگران، ،???? ص???) قاطعیت با درک و پذیرش اینکه هر فردی حق انتخاب و کنترل زندگی خود را دارد آغاز می شود. قاطعیت به معنای بهره کشی از دیگران نیست، بلکه به معنای محافظت از خود و منابع خود است (برکو، ،???? ص???) . هر تعریفی که از قاطعیت موردقبول قرارگیرد باید درآن بررعایت و احترام به حقوق خود و دیگران تأکید و میان گرفتن حقوق خود و پایمال کردن حقوق دیگران تمایز قایل شد.
مراحل
برای نشان دادن قاطعیت در یک وضع خاص لازم است پنج مرحله طی شود. هنگام روبرو شدن با یک وضع تحمل نکردنی، افراد قاطع آن وضع را بطور عینی توصیف می کنند، واکنش عاطفی نشان می دهند، با وضع دیگران همدلی می کنند، سپس آنها بدیل هایی برای حل مسأله ارائه می کنند و پیامدهای (مثبت و منفی) که ایجاد خواهدشد را بازگو می کنند. (DAVIS, ????,p???) البته طی کردن این پنج مرحله ممکن است در تمام شرایط لازم نباشد. از این پنج مرحله گاهی تنها توصیف وضع موجود و ارائه راه حل ضرورت دارد. بکارگیری دیگر مراحل این فرایند به اهمیت مشکل و روابط بین افراد بستگی دارد.
کارکردها
مهارت قاطعیت به فراخور موقعیت چند هدف را برآورده می سازد. به طور کلی استفاده ماهرانه از قاطعیت به فرد کمک می کند که:
- جلو پایمال شدن حقوق خود را بگیرد.
- تقاضاهای نامعقول دیگران را رد کند.
- بتواند از دیگران درخواست های معقولی داشته باشد.
- با مخالفت های نامعقول دیگران، برخورد درست و مؤثری بکند.
- حقوق دیگران را به رسمیت بشناسد.
- رفتار دیگران را در برابر خود تغییردهد.
- از رفتارهای پرخاشگرانه غیرضروری خودداری کند.
- در هر موردی موضع خود را با اعتمادبه نفس و آزادانه مطرح سازد.
حقوق انسانی
در بحث قاطعیت اعتقاد بر آن است که هر فردی دارای حقوق انسانی است که باید مورداحترام باشد. برخی از این حقوق به ترتیب زیر است:
- حق بیان اندیشه ها و دیدگاه ها، اگرچه با عقاید دیگران مغایر باشد.
- حق ابراز احساسات و پذیرش مسئولیت ابراز آنها.
- حق تغییر عقیده و عذرخواهی نکردن در این باره
- حق اشتباه کردن و داشتن مسئولیت در قبال آن
- حق «نه» گفتن.
- حق دادن پاسخ مثبت به دیگران.
- حق گفتن «نمی دانید»
- حق گفتن «متوجه نمی شوند».
- حق تقاضا کردن آنچه که می خواهید.
- حق مورداحترام بودن و به دیگران احترام گذاشتن.
- حق استدلال کردن.
- حق شنیده شدن سخنانتان و جدی تلقی کردن آن از سوی دیگران.
زمان قاطعیت
نداشتن قاطعیت ، دست کم در سه موقعیت بهتر از قاطعیت است.
اول: وقتی احساس کنید طرف مقابل در مخمصه افتاده است. به طور مثال وقتی در رستوران شلوغی هستید و می دانید که پیشخدمت این رستوران تازه کار است، می توانید برخی از ضعف های او را نادیده بگیرید. (او به کسی که بعد از شما آمده زودتر رسیدگی می کند) . در این حالت نباید قاطعیت نشان داد، زیرا او قصد پایمال کردن حق شما را نداشته است. نشان دادن قاطعیت ، استرس او را بی مورد می افزاید. در این حالت ممکن است به مشکلاتی که میان شما و او وجود دارد به طور موقت بی اعتنایی کنید.
دوم: هنگام تعامل با شخص بسیار حساس، هرگاه احساس می کنید قاطعیت شما موجب گریه کردن یا حمله شخص به شما می شود، بهتر است قاطعیت نشان ندهید، بویژه اگر این «اولین و آخرین برخورد» شما با وی باشد.
سوم: هنگامی که متوجه اشتباه خود شده اید. برای مثال پس از ارتکاب به تخلفات رانندگی، بهتر است در برابر مأمور پلیس قاطعیت نشان ندهید. در این وضع معذرت خواهی بهترین راه حل است. به جای اینکه درصدد اصلاح یا توجیه عمل خود برآیید با کمال خونسردی به اشتباه خود اعتراف کنید. باید درنظر داشت که همیشه نداشتن قاطعیت مناسب نیست. به طور معمول نداشتن قاطعیت مستمر، ناگهان به پرخاشگری مبدل می شود و فرد احساس می کند دیگر طاقت ندارد مورد سوءاستفاده قرارگیرد و دیگران او را نادیده بگیرند. بنابراین، بهتر است از همان ابتدای تعامل اجتماعی قاطعیت نشان دهید.
چهارم: هنگامی که با افراد سلطه جو و اصلاح نشدنی مواجه هستید. گاهی با افرادی مواجه هستید که کنار آمدن با آنها دشوار است. کم ترین مقدار قاطعیت در برابر این اشخاص در هر زمان و مکان، واکنش های منفی آنان را درپی دارد. برخی از افراد به قدری رفتارشان ناخوشایند است که ارزش برخورد کردن با آنها وجودندارد و گاه سودی که عاید می شود در مقایسه با ارزش ناراحتی که از آن ناشی می شود، بسیار کمتر است.
نتیجه گیری
قاطعیت موهبتی مرموز و عجیب نیست، که برخی از آن برخوردار و برخی از آن بی بهره باشند، بلکه مجموعه ای از مهارت هاست که هرکسی از راه تمرین می تواند به آن دست یابد. مهیج ترین جنبه قاطعیت آن است که پس از کسب این مهارت، ناگهان متوجه می شوید می توانید بدون هرگونه احساس گناهی «نه» بگویید. خواسته های خود را به طور مستقیم مطرح کنید، و راحت تر با دیگران ارتباط برقرار سازید. از همه مهم تر آنکه اعتماد به نفس را به شدت بالا می برد. قاطعیت با افزایش برابری در روابط میان افراد، این امکان را برای فرد فراهم می کند با رعایت منافع خود روی پای خویش بایستد و بدون اضطراب و تشویش بی مورد به راحتی احساسات صادقانه خود را ابراز کند و حق و حقوق شخصی خود را بدون انکار حق دیگران مطالبه کند. پرخاشگری و قاطعیت مفاهیمی هستند که اغلب با هم اشتباه گرفته می شوند. اما قاطعیت نه تنها به معنای پایمال کردن حقوق دیگران نیست، بلکه حقوق همه افراد محترم شناخته می شود. قاطعیت وسیله ای ارزشمند برای رسیدن به اعتماد به نفس و کنترل خویش است.