ابزارهای یکپارچهسازی سیستمهای مختلف
امروزه با توجه به گسترش روزافزون حوزه نفوذ فناوری اطلاعات و ارتباطات در بانکها و موسسات مالی و اعتباری، وجود یک بستر مناسب و خوش تعریف بین بانکها به منظور یکپارچهسازی فرآیندها و خدمات بانکداری و واحدسازی دارائیهای اطلاعاتی امری ضروری و زیرساختی است. وجود یک چنین بستری ضمن اینکه سطح مطلوبی از یکپارچگی و استقلال منطقی سیستمهای بانکداری (Core Banking) را حفظ مینماید، از بروز و شکلگیری پدیده سیستمهای جزیرهای در معماری سطح کلان صنعت بانکداری کشور ممانعت نموده و در این راستا منجر به کاهش هزینهها و مخاطرات بانکها و توسعه و گسترش شبکه بانکی کشور و افزایش رضایتمندی مشتریان به دلیل ارائه محصولات و خدمات متنوع بانکی در سطح کلیه شعب بانکها خواهد شد.
با این وجود یکپارچهسازی سیستمهای بانکداری مختلف بانکها که از آن به عنوان یکپارچهسازی بنگاه به بنگاه
(B2B
)
یا تعاملپذیری
یاد میشود به دلیل اینکه در برگیرنده یکپارچگی چندین سیستم و دیدگاه ناهمگن است که گاهی نیز بر روی سکوهای مختلف استقرار داده شده و بوسیله شماهای دسترسی ناهمگن مدیریت می شوند،
یکی از پیچیدهترین اشکال یکپارچهسازی را شامل میشود.
در این تحقیق ضمن تشریح ضروررتها و چالشهای پیشروی مکانیزمهای یکپارچهسازی سیستمها و معرفی اشکال مختلف یکپارچهسازی،
یک متد و ابزار جهت یکپارچهسازی بین سازمانی با استفاده از ترکیبی از رویکردهای سرویسگرا
(SOAI)
و پورتالگرا
(POAI)
ارائه شده است.
روش پیشنهادی در راستای استفاده از ظرفیتها و امکانات دو بانک سرمایه و تجارت برای دستیابی به اهداف مشترک و ارائه خدمات بهینه به مشتریان هر دو بانک،
در مجموعه ستاد مرکزی و بالغ بر 3،000 شعبه و باجه هر دو بانک در سطح کشور و برای بیش از 15،000 کاربر شعبه پیادهسازی و عملیاتی گردیده است.
بطوریکه با راهاندازی این طرح امکان واریز وجوه توسط مشتریان بانک اصلی به حسابهای خود و دیگر مشتریان از طریق شعب بانک همکار و پرداخت وجه چکهای مشتریان از سوی شعب هر دو بانک میسر گردیده است.
دستاوردها و چالشهای پیش روی بانکها در مسیر حرکت به سمت یکپارچهسازی B2B به همراه راهکارهای مورد استفاده در این پروژه برای رفع این موانع در بخش نتایج ارائه شده است.
مقدمه
در حوزه مباحث فناوری اطلاعات جمله معروفی است که میگوید "هیچ نرمافزاری یک جزیره نیست". سیستمهای اطلاعاتی یک سازمان زمانی میتوانند موثر و کارآمد باشند که با هم تعامل و ارتباط مناسبی داشته باشند. امروزه یکپارچهسازی یکی از جهت گیریهای اصلی و از اهداف مهم مدیران فناوری اطلاعات سازمانها است و به وفور در ادبیات سیستم و فناوری اطلاعات مورد استفاده قرار میگیرد. این جهت گیری، یکپارچهسازی را به نیازی غیرقابل تردید بدل کرده است و برای پوشش این نیاز، راهبردهای مختلفی مطرح است و راههای رسیدن به آن متفاوت است که البته کاربرد هر یک از آنها، به سطح بلوغ سازمان بستگی دارد. البته نباید تصور کرد که ارتباط بین سیستمهای اطلاعاتی فقط مختص به انتقال بایت های داده می شود! اجرای فرآیندهای کسب و کار، وابسته به نرمافزارها و سیستمهای اطلاعاتی متنوعی است که هر کدام در زمانی و با تکنولوژی خاصی تهیه شدهاند. لذا اتوماسیون چنین فرآیندهائی منوط به تعامل پذیری سیستمهای مختلف است. بدین منظور چالشهای زیادی پیش روی سازمانها است که می بایست بصورت مناسب برطرف شوند.
با توجه به رویکردهای کلان اقتصادی و بانکی و محدودیتهای حاکم بر گسترش فیزیکی شعب بانکها و موسسات مالی و اعتباری استفاده از ظرفیتها و امکانات دیگر بانکها بعنوان یک رویکرد برای مدیران ارشد بانکها مطرح است. در این راستا وجود یک بستر مناسب و خوش تعریف بین بانکها به منظور یکپارچهسازی فرآیندها و خدمات بانکداری و واحدسازی دارائیهای اطلاعاتی امری ضروری و زیرساختی است. وجود یک چنین بستری ضمن اینکه سطح مطلوبی از یکپارچگی و استقلال منطقی سیستمهای بانکداری (Core Banking) را حفظ مینماید، از بروز و شکلگیری پدیده سیستمهای جزیرهای در معماری سطح کلان صنعت بانکداری کشور ممانعت نموده و در این راستا منجر به کاهش هزینهها و مخاطرات بانکها و توسعه و گسترش شبکه بانکی کشور و افزایش رضایتمندی مشتریان به دلیل ارائه محصولات و خدمات متنوع بانکی در سطح کلیه شعب بانکها خواهد شد. با این وجود یکپارچهسازی سیستمهای بانکداری مختلف بانکها که از آن به عنوان یکپارچهسازی بنگاه به بنگاه (B2B ) یا تعاملپذیری یاد میشود به دلیل اینکه در برگیرنده یکپارچگی چندین سیستم و دیدگاه ناهمگن است که گاهی نیز بر روی سکوهای مختلف استقرار داده شده و بوسیله شماهای دسترسی ناهمگن مدیریت می شوند، یکی از پیچیدهترین اشکال یکپارچهسازی را شامل میشود.
استراتژیهای فناوری اطلاعات برای یکپارچهسازی
مهمترین چالش در حوزه معماری سیستمهای اطلاعاتی، عدم یکپارچگی و تعاملپذیری سیستمهای اطلاعاتی داخل سازمانی/ بین سازمانی است. در این راستا استراتژیهای فناوری اطلاعات عموما شامل موارد زیر است:
یکپارچهسازی سیستمهای اطلاعاتی داخل سازمانی
برای رسیدن به این نوع یکپارچهسازی دو رویکرد اصلی وجود دارد که البته کاربرد هر یک از آنها، وابسته به سطح بلوغ سیستمهای اطلاعاتی سازمان است:
روش متداول در این رویکرد، کنار گذاشتن سیستمهای جزیرهای و توسعه یک سیستم اطلاعاتی یکپارچه است که معمولاً در ادبیات IT با عنوان توسعه سیستمهای برنامهریزی منابع سازمانی (ERP)شناخته می شود. حداقل سه دلیل وجود دارد که اکثر شرکتها، نتوانند تنها از یک ERP منفرد استفاده کنند.
مشکلات فرهنگی و کنترل اجتماعات یکپارچهسازی داخلی و خارجی، اجازه چنین بهم پیوستگی را نخواهد داد.
ناتوانی یک تولید کننده نرمافزارهای استاندارد برای تحویل صد درصد نیازهای نرمافزاری سازمانهای امروزی، شرکت ها را مجبور به استفاده از چند معماری نامتجانس و حرکت به سمت استفاده از دیگر رویکردهای یکپارچهسازی کرده است.
یکپارچهسازی با همکاران کسب و کار، مانند مشتریان و تامینکنندگان که دو سازمان لزوماً از زیرساخت سیستمهای اطلاعاتی همگنی برخوردار نیستند.
یکپارچهسازی سیستمهای اطلاعاتی سازمانی با همدیگر که معمولا تحت عنوان یکپارچه سازی برنامهکاربردی سازمانی (EAI) شناخته میشود. در این روش، به جای کنار گذاشتن سیستمهای اطلاعاتی موجود سازمان، تلاش میشود تا با اتصال و یکپارچهسازی سیستم ها با هم، هدف یکپارچهسازی و برآورده شدن نیاز شناسایی شده محقق شود.
یکپارچهسازی سیستمهای اطلاعاتی بین سازمانی
تعاملپذیری سیستمها/ سامانههای بین سازمانی تحت عنوان Business-to-Business (B2B) شناخته می شود. اگرچه ارتباط و یکپارچگی سیستمهای اطلاعاتی سازمانی ضروری است اما از آن مهمتر تعامل پذیری بین سازمانی است، چراکه میزان تنوع فناوری ها و پروتکلها در بین چند سازمان به مراتب بیشتر از میزان آن در بین سیستمهای داخل سازمانی است. در شرایط اقتصادی و تجاری جدید، سازمانها نیاز دارند که بصورت موثر از اطلاعات یکدیگر استفاده کنند، از طرف دیگر "فرآیندهای بین سازمانی" در حال گسترش هستند. در چنین شرایطی نیاز به تبادل اطلاعات بین سازمانها به شدت احساس می شود. شایان ذکر است برخی از منابع این دسته را نوعی از طبقه بندی EAI که براساس طرف های درگیر در یکپارچهسازی ارائه شده است لحاظ میکنند[7][8]. این دستهبندی به مدیران این امکان را خواهد داد تا فناوری هایی را که می توان برای برنامههای کاربردی سازمانی و بین سازمانی استفاده کرد شناسایی کنند که این در نهایت میتواند منجر به توسعه یک زیرساخت یکپارچه شود که از برنامه های کاربردی درون و بین سازمانی پشتیبانی کند.
جهت جلوگیری از ابهام در ادامه هر جا که از واژه یکپارچهسازی، استفاده می شود، منظور ما یکپارچهسازی برنامههای کاربردی سازمان (EAI) با رویکرد در برگیرنده یکپارچهسازی سیستمهای اطلاعاتی بین سازمانی (B2B) است مگر اینکه صریحا به نوع دیگری از یکپارچهسازی (ERP) اشاره شود.
رویکردها و دستهبندیهای مختلف EAI
همانگونه که اشاره شد پیادهسازیEAI کاری پیچیده است که با چالش های تکنولوژیک و سازمانی درگیر است. از لحاظ تکنولوژی، EAI درگیر یکپارچهسازی فناوریهایناسازگار و نامتجانس است .از لحاظ سازمانی، EAI درگیر یکپارچهسازی فرآیندها و وظایف ناسازگار کسب و کار است. از طرف دیگر، تغییر سریع کسب و کار و نیاز هر سازمان به ارتباط و اشتراک اطلاعاتی با سایر سازمانها، به این معنا است که سازمان ها به طور مستمر با چالشی به نام EAIروبرو خواهند بود. بر این اساس، در دهه گذشته در پاسخ به این نیازها، راهحلهای EAIبرای پشتیبانی از یکپارچهسازی برنامه های کاربردی سازمانی، توسعه داده شدند. این راهحلها، مکانیزم ها و زیرساخت لازم برای گسترش و یکپارچهسازی سیستم های قدیمی و جدید را ارائه میدهند. نکته قابل توجه این است که راه حلهایEAI در لایههای زیرین خود از رویکردهای متنوعی استفاده کرده و مفاهیم و اصطلاحات متفاوتی را به کار میگیرند. تنوع در رویکردهای یکپارچهسازی برنامههای کاربردی، سبب تنوع در راهحلهای EAI و سختتر شدن انتخاب مناسب ترین راه حل شده است. تعدادی از این رویکردها، EAIرا صرفاً از جنبه تکنولوژیک، تعدادی دیگر از جنبه سازمانی و سایر رویکردها هم، از هر دو جنبه بررسیکرده اند. برخی از مهمترین دستهبندی ها و رویکردهای اصلی EAI که در ادبیات موجود است عبارتند از: دستهبندی بر اساس قوی یا ضعیف بودن یکپارچهسازی، دستهبندی بر اساس طرفهای درگیر در یکپارچهسازی) سازمان، سازمانهای همکار و مشتریان) ، دستهبندی براساس نوع سیستمهای نرمافزاری درگیر در یکپارچهسازی، دستهبندی بر مبنای سطح مطلوب برای یکپارچهسازی، دستهبندی بر پایه عناصر سیستمهای درگیر در یکپارچهسازی، دستهبندی بر اساس لایه های معماری مورد نیاز در یکپارچهسازی، دستهبندی بر مبنای معماری مدل و همچنین دستهبندی بر اساس درجه پیچیدگی رویکردهای یکپارچهسازی. بنابراین، برای یکپارچهسازی سیستمهای کاربردی همواره باید دیدگاه های مختلف را مد نظر داشت و با توجه به شرایط کاربردی آنها، یکی و یا حتی ترکیبی از آنها را جهت یکپارچهسازی انتخاب نمود.
با توجه به بررسیهای صورت گرفته و ضرورت انجام این تحقیق کلیه روشهای شناسایی شده را می توان در چهار راهبرد سطح کلان یکپارچهسازی سیستمی طبقهبندی نمود که عبارتند از: یکپارچهسازی دادهگرا ،یکپارچهسازی بر اساس فرآیندهای تجاری ، یکپارچهسازی سرویسگرا و یکپارچهسازی پورتالگرا . درادامه ویژگیهای مختلف این راهبردهای یکپارچهسازی به اختصار مورد بررسی قرار گرفته و روش پیشنهادی این تحقیق تشریح می شود.
یکپارچهسازی دادهگرا
متخصصانی که از روش دادهگرا جهت یکپارچهسازی سیستمها استفاده می کنند، دلیل می آورند که یکپارچهسازی به هرحال می بایست در سطح بانک های اطلاعاتی مطرح باشد. (تصویر1) در این روش، دیدگاههای مختلفی وجود دارند که عبارتند از: کپی سازی انعکاسی دادهها ، ایجاد فدراسیون اطلاعات و پردازش واسطها .
یکپارچهسازی بر اساس فرآیندهای تجاری
این روش یکپارچهسازی، لایهای از پردازشهای مرکزی را ایجاد میکند که در بالای لایههای پردازش مجموعه سیستمهای کاربردی قرار میگیرد. (تصویر5) روش یکپارچهسازی فرآیندهای تجاری(BPI) عبارتست از دانش و مکانیزم مدیریت انتقال اطلاعات و فراخوانی پردازشها در زمان مشخص و مطابق با ترتیب معین به گونهای که بتواند اجرای پردازشهایی را که بین سیستم های کاربردی مختلف وجود دارد را بنحوی مناسب مدیریت نماید. هدف این روش، جمع کردن کلیه پردازشهای مرتبط یک سازمان کنار یکدیگر است بگونهای که بیشترین ارزش افزوده را برای سازمان بههمراه داشته باشد و همچنین بتواند گردش اطلاعات و حفظ ارتباط منطقی بین آنها را نیز پشتیبانی نماید.
یکپارچهسازی سرویسگرا
یکپارچهسازی سرویسگرا (SOAI) ، سیستمها را قادر میسازد تا منطق تجاری یا متدهای عمومی خود را به اشتراک بگذارند. برای رسیدن به این هدف یا باید متدهایی که بتوانند به اشتراک گذاشته شوند را تعیین و سپس یکپارچه کرد و یا برای فراهم کردن زیرساخت به اشتراک گذاشتن آنها از روشهای به اشتراک گذاری نظیر سرویسهای وب استفاده کرد. این سرویسها هم توسط دیگر نرمافزارها قابل فراخوانی هستند و هم برای ساخت سرویسهای جدید مورد استفاده قرار میگیرند، این رهیافت برای یکپارچهسازی فناوریها در محیطی که انواع مختلفی از سکوهای نرمافزاری و سختافزاری وجود دارد ایدهآل است. (تصویر6)
یکپارچهسازی پورتالگرا
یکپارچهسازی پورتالگرا (POAI) به ما اجازه میدهد تا چندین سیستم سازمانی داخلی و سیستمهای شرکای تجاری خارجی از طریق یک واسط کاربری/ نرمافزار واحد دیده شود. فایده استفاده از یکپارچهسازی پورتالگرا اجتناب از چالشهای یکپارچهسازی سطح زیرساخت است. این رویکرد رابط کاربری هر سیستم را به یک رابط کاربری مشترک منطبق میکند که اغلب یک مرورگر وب است. (تصویر7) در نتیجه این رویکرد تمامی سیستمهای مربوطه را در مرورگر وب یکپارچه میکند اگرچه آنها مستقیما در داخل یا بین سازمان یکپارچه نیستند.
در حالی که دیگر رویکردهای یکپارچهسازی سیستمها تمرکزشان بر روی تبادل اطلاعات بین سیستمهای داخلی و بین سازمانی است، یکپارچهسازی پورتالگرا علاقهمند به واقعیت خارجی واحد قائل شدن برای اطلاعات سیستمهای سازمانی مختلف در قالب یک نرمافزار یا واسط کاربری است. این رویکرد به این نکته توجه دارد که یکپارچهسازی سیستمها اگرچه به طور معمول به خودکار سازی انتقال اطلاعات یا اتصال بین دو یا چند فرآیند بین برنامههای کاربردی اشاره دارد، ولیکن کمک به کاربر نهایی در قالب یک واسط کاربری واحد ملاک عمل است و در واقع، بسیاری از نمونه هایی از تبادل اطلاعات B2B امروزه نیز نمونه هایی از POAI هستند.
راهکار پیشنهادی برای تعاملپذیری بین سازمانی
اگرچه ارتباط و یکپارچگی سیستمهای اطلاعاتی سازمانی ضروری است اما از آن مهمتر (سختتر) تعاملپذیری بین سازمانی است، چراکه میزان تنوع فناوریها و پروتکلها در بین چند سازمان به مراتب بیشتر از میزان آن در بین سیستمهای داخل سازمانی است. در شرایط اقتصادی و تجاری جدید، سازمانها نیاز دارند که بصورت موثر از اطلاعات یکدیگر استفاده کنند، از طرف دیگر "فرآیندهای بین سازمانی" در حال گسترش هستند. تجارت که زمانی سازمانی و حوزهای بود اکنون به سمت جهانی شدن و اکوسیستمی پیش می رود و تعیین مرز و اندازه جغرافیائی برای سازمانها دشوار شده است. در چنین شرایطی نیاز به تبادل اطلاعات بین سازمانها به شدت احساس می شود.
با توجه به بررسیهای صورت گرفته و وضعیت فعلی سازمانهای بزرگ ایرانی بویژه بانکها و موسسات مالی و اعتباری به لحاظ استفاده از سیستمهای اطلاعاتی مختلف، راهکار پیشنهادی برای تعاملپذیری بین سازمانی استفاده از ترکیبی از رویکردهای سرویسگرا (SOAI) و پورتالگرا (POAI) است. در این راهکار از رویکرد سرویسگرا برای یکپارچهسازی و ارتباط بین سیستمهای اطلاعاتی با استفاده از یک واسط استاندارد استفاده می شود و اصل بر این است که همه سیستمهای اطلاعاتی با این واسط استاندارد و مورد توافق جهانی تعامل داشته باشند. این واسط وب سرویس نام دارد و پروتکل های مورد استفاده آن نیز شامل SOAP،WSDL،UDDI میباشد، همه این پروتکل ها بسطی از XML هستند که استانداردی جهانی و مورد توافق همه سکوها، فناوری ها و سازندگان است.
در رویکرد سرویسگرا برای تعریف و پیاده سازی فرآیندها سه نقش اصلی تحلیل گر، طراح و مدیر وجود دارد. تحلیلگر جریان گردش فرآیندهای کسب و کار سازمان را شناسائی و مدلسازی می کند، سپس طراح این مدل را به شکل سیستمی و قابل اتوماسیون در میآورد. در اینجا هر فعالیت فرآیند به یک سرویس سیستمی یا یک فعالیت انسانی نگاشت میشود. همچنین طراح در هنگام اتوماسیون فعالیت ها با سایر سیستمهای اطلاعاتی سازمان، سازگار کننده مناسب را جهت برقرای تبادل تنظیم مینماید، برای هر تعامل باید نگاشت ها، پروتکل ها و سایر تنظیمات انجام شود. در حالی که تحلیلگر و طراح مشغول کار بر روی فرایندهای خاصی هستند، مدیر وظیفه کنترل و نظارت بر مجموعه تعاملات و ارتباطات بین سیستمهای اطلاعاتی و تنظیم مجوزها و سطوح دسترسی را دارد.
در حوزه تعامل بین سازمانی استفاده از این وب سرویسها بسیار کارا و موثر است. برای استفاده از این وب سرویس ها قبل از هر چیز آنها باید توسط متقاضیان شناسائی شوند. بدین منظور دایرکتوری ثبت و شناسائی سرویسها ( UDDI) باید توسط سازمان ارائه دهنده آنها ایجاد شود. ارائه دهندگان سرویس مشخصات سرویسهای خود را در این دایرکتوریها ثبت میکنند و متقاضیان نیز می توانند از این سرویسها در سازمان خود بهره برند. نتیجه این امر امکان استفاده از انواع مختلفی از سرویسهای بین سازمانی است که توسط ارائه دهندگان مختلف فراهم شده است.
با ترکیب رویکرد یکپارچهسازی سرویسگرا (SOAI) با یکپارچهسازی پورتالگرا (POAI) این امکان فراهم می شود تا بتوان چندین سیستم سازمانی داخلی و سیستمهای شرکای تجاری خارجی را از طریق یک واسط کاربری/ نرمافزار واحد ارائه کرد بطوریکه رابط کاربری هر سیستم به یک رابط کاربری مشترک منطبق می شود در نتیجه آن تمامی سیستمهای مربوطه و درگیر به صورت یکپارچه دیده می شوند اگرچه آنها مستقیما در داخل یا بین سازمان یکپارچه نیستند.
با نگاهی به تعاریف متنوع و مختلف پورتال یک نقطه مشترک در تمامی آنها یافت می شود که مشابه همان معنای لغوی آن است. "پورتال" صفحه وب واسطی است که به عنوان دروازه ورودی امکان دسترسی آسان را به خدمات و اطلاعاتی که کاربر، برای انجام خواسته اش نیاز دارد، فراهم میکند. با گسترش روزافزون استفاده از پورتالها، کاربردهای متنوعی نیز برای آنها مورد توجه قرار گرفته است. گونهای از پورتال که در این راهکار پیشنهاد می شود "پورتال سازمانی " است. این پورتالها به عنوان چارچوبی برای تجمیع و یکپارچگی اطلاعات، افراد و فرآیندهای سازمانی مورد استفاده قرار می گیرند. در سازمانهایی که از پورتال بهره میبرند، این سیستم برای سازمان تابعهای متنوعی را به منظور فهرست کردن و سازماندهی مجموعههای مختلف سازمان، منابع اطلاعاتی سازمان و منابع خدماتی برای توزیع بین کاربران که امتیازها، خواستهها و علایق ویژهای دارند را فراهم میکند. عموما این پورتالها با استفاده از ماژول های خاصی که به Portlet معروفند اطلاعات را تجمیع، دسته بندی و در اختیار قرار می دهند. Portlet ها همانند یک نرمافزار مبتنی بر وب هستند که در یک پورتال میزبانی می شوند. معمولا یک صفحه پورتال حاوی پنجره های Portlet مختلفی است که قابل جابجایی، حذف و اضافه توسط کاربر هستند. در این روش هر رابط کاربری که برای ارتباط بین چندین سیستم سازمانی مختلف توسعه داده می شود می تواند در قالب یک Portlet در پورتال سازمان مقصد بارگذاری شده و مورد استفاده قرار گیرد.
نقش پورتالهای سازمانی در انجام امور اداری و اعمال مدیریت، آن را تبدیل به یک محل کسب و کار الکترونیکی برای کاربران آن به ویژه مدیران نموده است. پورتالهای سازمانی جدای از خدماتی که در سازمانها ارائه میکنند، فرصتهای بازرگانی نوینی را متناسب با توان اقتصادی و اجرایی سازمانها فراهم مینمایند بطوریکه در این راهکار می توانند فضای جدیدی را برای انجام فرآیندهای مشترک کسب و کار بین سازمانی ارائه دهند و تمامی سازمانهای درگیر ار مزایای آن منتفع شوند.