طبقه بندی: پورتال اینترنت و فناوری اطلاعات
چچ
تحول معنایی دوستی و دوست داشتن در شبکه های اجتماعی

تحول معنایی دوستی و دوست داشتن در شبکه های اجتماعی

آیین عشق بازی دنیا عوض شده است. روشن ترین و قابل دسترس ترین تصویر از جامعه امروزین ما در فضای مجازی به دست می آید. در دنیای عمیق و گسترده وب هم آنچه این روزها بیش از هر چیز خودنمایی می کند شبکه های اجتماعی است. باید دید که آن دوستی های عمیق در این شبکه های اجتماعی چه تحول معنایی پیدا کرده است. بگذارید از فراگیرترین شبکه اجتماعی این روزهای جهان یعنی فیس بوک شروع کنیم. فیس بوک در سیاست های خود آورده که شما باید کسی را بشناسید تا به او درخواست دوستی بدهید. اما کو گوش شنوا؟

می نویسم دوست، بخوان غریبه
آیین عشق بازی دنیا عوض شده است. این مطلع شعری از فاضل نظری است، شاعری که در مصراع بعدی معتقد است در دنیای امروز یوسف و زلیخا عوض شده اند و دیگر نباید به دنبال آن محبت و دوستی های قدیمی گشت.
آیا این چنین است؟
روشن ترین و قابل دسترس ترین تصویر از جامعه امروزین ما در فضای مجازی به دست می آید. در ایران که یکی از کشورهای متوسط در این زمینه است نزدیک به 60 درصد مردم از اینترنت استفاده می کنند. در دنیای عمیق و گسترده وب هم آنچه این روزها بیش از هر چیز خودنمایی می کند شبکه های اجتماعی است. باید دید که آن دوستی های عمیق در این شبکه های اجتماعی چه تحول معنایی پیدا کرده است.
بگذارید از فراگیرترین شبکه اجتماعی این روزهای جهان یعنی فیس بوک شروع کنیم. فیس بوک در سیاست های خود آورده که شما باید کسی را بشناسید تا به او درخواست دوستی بدهید. اما کو گوش شنوا؟ در فضای این شبکه های اجتماعی، این روزها کاربرانی هستند که 5 هزار دوست دارند و فیس بوک، داشتن دوستان زیادتری را برای آنها ممنوع کرده و آنان از این رو به سمت پروفایل های دوم و سوم رفته اند. با این حال این سؤال هم چنان وجود دارد که آیا واقعا هر فردی که در فیس بوک با آن فرند هستیم، دوست ماست؟ قبل از آن باید گفت که اساسا آن قاعده ای که فیس بوک برای دوستی گذاشته کمی مبهم است. شناخت به چه معناست؟ ما چه کسی را می شناسیم؟ هم کلاسی مان در کلاس زبان وقتی از جلسه بیرون آمدیم، فردی است که او را می شناسیم؟ همکارمان در ماه اول خدمت در شرکت یا رفیق ده ساله؟ اینها با هم فرقی ندارند؟
باید کمی در مفهوم دوستی تدقیق کرد. ادبیات و فرهنگ ما به خصوص در لایه هایی چون آیین فتوت و جوانمردی و حتی لمپنیسی که در دهه های ابتدایی سده 1300 به بعد در شهرها شکل گرفت چنین رابطه هایی را به عنوان دوستی قبول ندار. در این فرهنگ، دوستی اولا به مبنایی نیاز دارد و ثانیا آثاری دارد.
مبنای دوستی در قدیم، گاهی جمع شدن به دور مرادی بوده است. گاهی یک حادثه مثل نجات دادن فرد بوده، گاهی مجاورت باعث دوستی بوده، کما اینکه همسایگان با هم دوست می شدند و گاهی یک مکان محور دوستی می شده است مثل اینکه مسجد جایگاه دوستی افراد باشد. در عین حال دوستی بر اساس کار و تحصیل و روابط خانوادگی هم مرسوم بوده است. با این حال دوستی در فیس بوک در اغلب اوقات بر اساس تعداد دوستان مشترک ( قاعده دوست دوست من، دوست من است) یا ظواهر و پسندهای فرد صورت می-گیرد. در برخی موارد هم درخواست دوستی در واقع آغاز فرآیند دوستی واقعی است و نه ادامه دوستی در فضای واقعی. به این ترتیب است که می توان مدعی شد دوستی درفیس بوکی توانسته است مبنای دوستی در جهان واقعی را کاملا دگرگون کند.
از آن سو، دوستی در فیس بوک، آثار دوستی را هم ندارد. دوستی در جهان واقعی بیش از هر چیز و پیش از هر چیز باعث مسؤولیت و تعهد می شود و از این روست که می گویند دوست خوب، دوست دوران غم است اما دوستان فیس بوکی نهایت کاری که برای شما خواهند کرد لایک کردن استاتوستان یا گذاشتن یک کامنت خواهد بود و اگر خیلی بیشتر بخواهند و بتوانند کاری کنند، در چت به شما دلداری یا تسلی خواهند داد منکر این مقدمات هم نمی توان بود اما نباید از این مساله گذشت که وقتی فردی از بی پولی و شرایط بد مالی میرنجد، لایک کردن به جای کمک قرض الحسنه، دردی از دردهای او دوا نخواهد کرد.
شاید همین تحول معنایی بوده که فیس بلوک را وادار کرده از چندی پیش موضوع فالو یا دنبال کردن کسی را در پروفایل های خود بگنجاند. در این شرایط شما دوست کسی نمی شوید اما برای استفاده از نوشته ها یا محتواهای تولید شده توسط او، پروفایلش را دنبال می کنید موضوعی که از ابتدا مورد توجه توئیتر، دیگر شبکه های اجتماعی پرطرفدار جهان هم بوده است و این روزها توسط کاربران اینستاگرام، شبکه اجتماعی عکس محور و پرطرفدار نیز صورت می گیرد. بررسی شیوه ارتباطی در گوگل پلاس، یکی دیگر از شبکه های اجتماعی نشان می دهد این شبکه به نوعی دسته بندی دوستان دست زده تا شاید بتواند هر دوی مزیت های فیس بوک و توئیتر را داشته باشد. در این شرایط شما به عنوان کاربر فعال می توانید افراد را در دسته های مختلف بگنجاند و محتوای تولید شده را به تناسب با هر یک از آنان در میان بگذارید در این هنگام شما هستید که می گویید کدام فرد دوست درجه یک است، چه کسی دوست درجه دو است، چه کسی همکار است و چه کسی جزو اقوامتان است و می توانید یک مطلب را با یک گروه به اشتراک بگذارید یا خیر.
حالا به یک مسأله دیگر در فیس بوک بپردازیم به غیر از پروفایل های شخصی، صفحاتی هم در این شبکه اجتماعی هستند که شما می-توانید آنها را لایک یا پسند کنید. د راین شرایط این سؤال مطرح می شود که آیا واقعا لایک کردن یک صفحه به معنای دوست داشتن آن محتواست یا خیر. در موارد متعددی بیان شده که چنین مسأله ای صحت ندارد زیرا ممکن است افرادی برای اطلاع از محتویات یک صفحه و اینکه بروز رسانی های آن روی خبرخوانشان بیاید آن را پسند کنند. جالب است بدانید که این مسأله مبنای یک دعوای حقوقی در ایالات متحده شده است. وقتی یک مدیر، چند تن از کارمندان را به بهانه اینکه در طول مدت انتخاب مدیر عامل جدید، صفحه نامزد دیگر انتخابات را لایک کرده بودند اخراج کرد. استدلال کارمندان در اینجا دو مسأله بود. یکی اینکه لایک لزوما به معنای دوست داشتن نیست و دیگر اینکه حتی اگر به معنای دوست داشتن باشد جزو آزادی بیان افراداست و طبق قانون اساسی این کشور باید محترم شمرده شود.
بررسی صفحات پر پسند در کشور ما هم نشان می دهد که لایک کردن برای اطلاع از به روز رسانی های صفحه بسیار رایج است. در میان صفحات پر لایک ایرانی، صفحاتی هستند که صرفا تولید محتوا می کنند و از این روست که باید میان این صفحات با صفحه یک خواننده یا ورزشکار تفاوت قایل شد. در مورد دوم، واقعا افرادی که آن فرد را دوست دارند اقدام به پسند این صفحه می کنند. به این ترتیب، یک شبکه اجتماعی تا به حال توانسته دو کلمه فرند شیپ یا دوستی و لایک یا پسند را از معنای قدیمی خود تهی کند و معنای جدید به آن بدهد. دنیای پیش روی ما دنیای عجیبی خواهد بود، دنیایی که آغاز دوستی در آن با یک دکمه است و لایک کردن چیزی لزوما به معنای دوست داشتن آن نیست، دنیای پر از تأویل و تفسیر و سوء تفاهم.

اجازه انتشار: قید نشده
نوع: ترجمه
منبع اصلی مقاله: ماهنامه مدیریت ارتباطات، شماره 52، صفحه 51